سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلاس ریاضی

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/7/15:: ساعت 11:46 صبح

سلام،

من باید برم کلاس ریاضی، حتی اگه

یه مرد جوون رو ببینم که داره کنار جوق بالا میاره،

اتوبوس بلیطی یه خط دیگه آخر کار بشه پولی،

ماشین امداد خودرو بشه تاکسی،

صبح موبایل لاکردار زنگ نزنه و کلی دیرت شده باشه،

کناردستیت تو اتوبوس کارمند زمان شاهی باشه با کلی درد دل،
و انقدر برات قضیه جالب باشه که دلت بخواد چندتا ایستگاه اضافه تر باهاش بری
و حرفهاش رو بشنوی.

آره، باید بری کلاس ریاضی، چون اون مرده آخر شب بجای بازی با بچه اش میاد مسافر کشی.

این پست با همه تناقض هاش ادامه داره، تا هروقت که بخوای و بخواد. یا علی


مقصر ضرر

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/7/12:: ساعت 12:14 عصر
سلام،

نکنه خودمون تو نماز (و حالا هر عبادتی) خودمون رو از یادش غافل کنیم؛
میگفت سر نماز اگه نقشی قرآن خوندن بعد نماز رو هم بکشی، کار خراب میشه.

میدونی، کارهامون همش ضرره؛
نکنه تصمیم بگیریم بعد نماز به یکی یه چیزی بگیم، بعد نماز ببینیم طرف وایساده به نماز...

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پی نوشت:
1- آقای پهلوان پنبه موافقم: «ما هم باید در این ایام به خودمون بیاییم و دست از این لا ابالی گری ها برداریم»
2- آقای آذرمانان: بنای این وبلاگ بر نقل حدیث نفس بوده، شما خودتو کنترل کن.

یا علی

عافیت

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/7/8:: ساعت 4:12 عصر

سلام ای خدای ماه رمضان،

چهار چیز آورده ام شاها که در گنج تو نیست             جرم و عصیان و گناه و مسکنت آورده ام

خدا بهمون عافیت بده.

ان شاءالله اولین شب قدر بعد از حاج آقای حق شناس بخیر بگذره!

یا علی


توصیه به سال صفریها

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/7/3:: ساعت 11:41 صبح

سلام،

به ذهنم رسید چند نکته برای سال صفری‌ها (ورودی‌های جدید دانشگاه) بنویسم؛ شاید مفید باشه:

1- پیشنهاد می‌شود برای شخص خودتون یک منش اخلاقی و یک روش درس خواندن انتخاب کنید.
بهترین وقت برای چنین انتخاب اولیه‌ای ماه رمضون و شب‌های قدره.

2- مشغولیت‌های خارج درس و دانشگاه رو کم کنید. به خودتون زمان بدید تا توی دانشگاه جا بیفتید.

3- دوستان قدیمی رو حفظ کنید و از هر فرصتی برای ارتباط با آدم‌های جدید (به خصوص هم کلاسی‌ها) استفاده کنید.

4- توی دوستی‌هاتون محدوده قایل شید.
حتی دوست‌های قدیمی که تا حالا آدم‌های مثبتی بوده‌اند، ممکنه تو دوران دانشگاه عادت‌های زشتی پیدا کنن.
تا اونجایی با آدم‌ها ارتباط داشته باشید که به منش اخلاقی و روش درس خواندنتون آسیب نرسونن.

5- جمع‌ها و آدم‌های تأثیر گذار دانشگاه رو پیدا کنید. تو همایش‌ها و مناسبت‌ها شرکت کنید.
اما اکیداً زودتر از ترم 2 فعالیت جدیتون رو شروع نکنید. هنوز خیلی چیزها هست که باید قبل از فعالیت جدی بدونید.

6- بین بچه‌های هم ورودی و هم رشته‌ای شورا و تشکل تشکیل بدید.
سعی کنید پتانسیل بچه‌هاتون رو بشناسید. گروه و وبلاگ اینترنتی درست کنید.
ولی بیش از حد وقتتون رو سرش نذارید.

یا علی                


صداقت

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/6/18:: ساعت 9:50 صبح

سلام،

 

اگه عادت کردیم صادق باشیم،

مجبور می‌شیم پامون رو به اندازۀ گلیم‌مون دراز کنیم.

حتی توی امر به معروف؛

مشابه آنکه حضرت رسول(ص) خرماخورده به بچه نگفت خرما نخور!

و شاید مشابه آیۀ "أتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم".

 

اصلاً تو همه چیز قدرشناس می‌شیم؛

تو همه چیز اظهار نظر نمی‌کنیم چون تو همه چیز وارد نیستیم.

پروبالمون رو جمع می‌کنیم و قد معلوماتمون افاضه می‌کنیم.

 

صداقت باعث می‌شه کم‌کم بفهمیم معلوماتمون خیلی کمه،

و همون خیلی کم رو هم به‌کار نگرفتیم.

پس کلی کار داریم: یاد بگیریم و عمل کنیم.

 

صداقت، صداقت، صداقت

 

یا علی


رنگِ دیوار

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/6/14:: ساعت 9:57 صبح

سلام،

... گفتم خوبه؟!

گفت اگه این‌طوری بزنی،

وقت کندن،

رنگ دیوار هم کنده می‌شه.

 

تو دلم گفتم دلش خوش‌ه!

یعنی چی که رنگِ دیوارِ اتاقِ خوابگاه کنده می‌شه؟

 

...

 

رو دیوار راهرو جای مُشتم رو بهش نشون دادم.

باورش نمی‌شد با کسی دوست‌ه

که دیوار راهروی خوابگاه رو خراب کرده!

 

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

پی‌نوشت:

از بدخطی‌م ناراحت نشید، دعا کنید باسواد شم.

یا علی


سفر و تعطیلات

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/6/10:: ساعت 9:43 صبح

سلام،

 

1- آخه تعطیلات هم باید حساب و کتاب داشته باشه؛

نه اینکه دو روز مونده به آخر هفته اعلام کنیم مملکت تعطیله!

یه بار دیگه هم این اتفاق افتاد،

گفتن باید منتظر ماه می‌شدیم!!

نیمۀ شعبان که از ماه دو روز قبل معلوم نمی‌شه،

چرا با برنامۀ زندگی مردم بازی می‌کنیم؟

 

2- یه چیز مهمی که تو این مملکت متولی درست و حسابی نداره، سفره!

 

پیشنهاد: یه نهاد مثل وزارت رفاه سازمان گردشگری

در هر فصل برای سفرهای فصل آینده برنامه‌ریزی کنه.

(البته بهتره که برنامه‌ها سالیانه باشه.)

 

اعلام کنه تعطیلات رسمی مثلاً پاییز این روزهاست

و امسال این روزها هم علاوه بر سنوات گذشته تعطیل شده؛

 

روزها و مناطق مناسب سفر در این فصل

(متناسب با مناسبت‌ها)

مشخص بشه،

 

وسایل مناسب سفر از جمله هواپیما و قطار و اتوبوس و شخصی

برای این ایام و مناطق آماده بشه؛

مثلاً سفرهای قطار رو زیاد کنند،

یا سهمیۀ بنزین رو تغییر بدن،

تاریخ فروش بلیط‌ها رو تعیین کنن،

برای بلیط‌ها تخفیف بذارن و ... .

 

اقامتگاه‌ها از نظر مقدار، کیفیت و قیمت

اصلاح، نظارت و اطلاع‌رسانی بشه.

 

پیشنهاد دیگه اینکه برای سفر به اماکن تعیین‌شده در زمان‌های مشخص

سفرهای ارزان تعریف بشه.

مشتری این سفرها ماجراجویان، دانشجوها و بعضی خانواده‌های کم‌درآمدند.

 

مثلاً تو پاییز وقت خوبیه برای رفتن به یزد،

هم هوا معتدله و هم فصل اناره.

یه قطار درجۀ دوی ارزان‌قیمت برای یزد اضافه کنن

چهارشنبه‌ها بره و جمعه برگرده.

قطار پنج‌شنبه صبح برسه اردکان،

تو ایستگاه اردکان اتوبوس آماده باشه برای شهرگردی.

اتوبوس‌ها ظهر مسافرها رو بیارن ایستگاه،

بعد از نماز قطار بره میبد.

اونجا مسافرها غذا بخورن،

تو سالن‌های تخت‌دار (مثل اقامتگاه‌های کوهستانی کلک‌چال) استراحت کنن،

عصری اتوبوس‌ها آماده باشه برای میبدگردی و خرید.

شب بعد از نماز و شام قطار بیاد یزد،

پنج‌شنبه شب مسافرها برن امیرچقماق‌گردی(!) و فالوده خوری،

بعد برن تو اقامتگاه‌های ازپیش آماده‌شده.

صبح چند تا مسجد، آتش‌کده و باغ دولت‌آباد رو ببینن،

بعد از نهار برن تفت.

هم گشت بزنن و هم انار بخرن،

شب بیان یزد، شام و نماز.

بعد هم سوار قطار شن، یا علی به‌سمت خونه.

 

همین برنامه رو بشینین اصلاح کنین،

خرجش رو دربیارین،

ببینید واسۀ مسافرها و مجری‌هاش می‌ارزه یا نه.

بعد واسۀ هزار جای دیگه مشابه‌ش رو طراحی کنید.

واسۀ اجراش هم تبلیغ کنید و از قبل ثبت‌نام،

اگه به حد نصاب رسید پیاده‌ش کنید.

 

3- جمع بندی:

تعطیلات باید حساب و کتاب داشته باشه.

سفر تو این مملکت باید متولی داشته باشه.

اگه یه ذره دل‌سوزی و برنامه‌ریزی کنیم،

هم ما سود می‌بریم و هم ملت با کشور حال می‌کنن.

 

یا علی 


طبیب حاذق

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/6/5:: ساعت 9:50 صبح

سلام،

شاگرد قصاب گریه میکرد تو سرش میزد.

ابن سینا (همون امین تارخ خودمون) با اسبش از راه رسید،

رفت سراغ جنازه قصاب و یه جوری زنده اش کرد؛

...

«استاد قصاب، پیه و چربی برای سلامتی مضر است.»

...

 

کاش مردنمون موقتی بود،

کاش یه طبیب حاذق پیدا بشه،

کاش به حرفاش گوش بدیم و چیزای مضر نخوریم...

 

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

پی نوشت:

1- آقا محمد امین خان، از خودت تشکر!

2- از میرهادی هم معذرت که گاهی یه خورده آشمون تند میشه، ولی به نظرم موضوع جدی تر از این حرف هاست.

3- دعامون کنید.

یا علی


ماداگاسکار

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/6/2:: ساعت 10:16 صبح

سلام،

 

کارتون ماداگاسکار رو دیدید؟

 

گورخره مشکل هویت پیدا کرده‌بود و می‌خواست از باغ‌وحش فرار کنه؛

می‌گفت من حتی نمی‌دونم سفیدم با خط‌های سیاه یا سیاهم با خط‌های سفید...

 

سوال:

شما می‌دونید ما بچه مسلمونی هستیم که باید با مشکلات اخلاقی-ایمانی این عصر کنار بیاد؟

یا یه آدم مدرن که بعضی وقتها می‌خواد ادای مسلمونای هزارسال پیش رو دربیاره؟

 

یا علی


حرف های الکی

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/5/24:: ساعت 4:22 عصر

سلام،

1) برام نظم وبلاگ مهم بوده،‏ هرچند مشتری زیاد و اهل چالشی نداره،
ولی بی حالی خوب صفایی داره.

2) ماه شعبان و روز اولش، حکایت درخت طوبی و درخت زقوم.

3) کمر تابستون هم شیکست.

4) کی میخوایم آدم شیم؟

یا علی


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >


بازدید امروز: 22 ، بازدید دیروز: 7 ، کل بازدیدها: 489740

پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ